شب گذشته بخشي از شهرهاي کشور از جمله تهران شاهد برگزاري جشن سده بود. به مناسبت اين جشن که به دليل پيدايش آتش برگزار ميشود، جمعي از زرتشتيان و علاقهمندان به جشنهاي آئيني ايران باستان، با روشن کردن آتش بزرگ، به شادي و پايکوبي پرداختند. در تهران اين جشن در کوشک ورجاوند برگزار شد.
خبرگزاري ميراث فرهنگي ـ گروه ميراث فرهنگي ـ فرناز خطيبي ـ جشن سده به عنوان يکي از مهمترين جشنهاي ايران باستان، روز گذشته در تهران و ديگر شهرهاي کشور برگزار شد. اين جشن که هر سال به مناسبت روز پيدايش آتش برگزار ميشود، با سرودخواني و برپايي آتش بزرگ همراه است.
به گزارش CHN جشن سده امسال دهم بهمن ماه در تهران همزمان با ساير شهرهاي ايران در کوشک ورجاوند برگزار شد. پيش از اين و 323 سال پس از ورود اسلام به ايران، مردي از خاندان آل زيار، با تلاش فراوان هيمه عظيمي در کنار زاينده رود فراهم و آتش بزرگي برپا کرد؛ آتشي که نور آن از فرسنگها ديده ميشد. ميگويند اين مرد مرداويج بود.
پس از غلبه سلاطين اموي و عباسي بر ايران و سخت گيري بر اجراي سنن ايراني، ايرانيان زيادي همانند مرداويج هرساله در دهم بهمن ماه کوشيدند تا جشن سده را که يکي از مظاهر فرهنگ عالي ايران زمين است زنده نگاه دارند.
«رستم خسروياني»، رئيس انجمن زرتشتيان درباره برپايي جشن سده به خبرنگار CHN گفت: «هر چند مرداويج را همان شب کشتند اما کساني بودند که سعي کردند جشنها و آيينهاي ما را زنده نگه دارند. آتش مظهر نور و گرما است و ايرانيان و زرتشتيان وامدار اين جشن هستند.»
جشن سده از جمله جشنهاي مهم ايرانيان است که هر ساله مورد احترام بوده و برگزار ميشود. در شاهنامه آمده است هنگاميکه هوشنگ به همراه ياران در حال گذار از کوهستان بودند در طول راه به ماري بر ميخورند؛ هوشنگ به جهت از بين بردن مار سنگي به طرف او پرتاب ميکند اما سنگ به جاي مار به سنگ ديگري خورده و بر اثر اين اصابت جرقهاي ايجاد شده و آتش کشف مي شود. هوشنگ براي شکر به درگاه ايزد دانا جشن سده را پايه گزاري و با ساخت آتشکده مکاني براي پاسداري آتش ايجاد ميکند.
موبد «اردشير خورشيديان»، فرنشين انجمن موبدان تهران در گراميداشت جشن سده ميگويد: «ما آمدهايم تا دانش و فرهنگ بياموزيم و ايرانيان از نخستين ملل داراي فرهنگ هستند، فرهي که بالا ميرود و بال انديشه، کردار و گفتار انسان را باز ميکند. جشن سده جشن کشف آتش توسط ايرانيان است، آتشي که باعث شد جهان به صنعت دست يابد. آتش يکي از 4 "آخشيج" است که نبايد آلوده شود. آّب، باد، خاک مادي بوده و آتش مينويي است. آتشي که در آتشکده ميسوزد پرچم فرهنگي ايران و به ويژه زرتشتيان است. پرچمي که براي آن خونهاي زيادي رفته است.»
«توران شهرياري»، وکيل دادگستري و چکامه سراي زرتشتي نيز درتوضيح هويت ايراني جشن سده به اشعار و آثار بزرگاني چون حافظ، مولوي و فردوسي اشاره ميکند و سرودههاي آنها را مثالهايي گويا جهت زنده بودن جشن سده در ميان ايرانيان اعصار مختلف ميداند. به نظر وي فيلسوفهايي چون سهروردي نيز به خاطر وفاداري به سنت ايراني و آوردن آن در فلسفه و گفتار خود به دست معاندان کشته شدند.
پيش از روشن شدن آتش بزرگ، مراسم سرودخواني و حضور گروههاي موسيقي زرتشتي برگزار شد. اين مراسم با سرودن اشعار زرتشتي و دفنوازي همراه بود.
با غروب آفتاب موبدان لاله بدست سرود "آتش نيايش" را ميخوانند و آتش بزرگ را روشن ميکنند. پيشاپيش موبدان، سه دختر و سه پسر سپيدپوش که بانويي مشعل بدست را همراهي ميکنند قرار دارند. اين هفت تن نماينده هفت امشاسپند هستند و با نواخته شدن دف و سرنا و روشن کردن مشعلهايشان از 16 آتش، به سمت هيمه بزرگ حرکت ميکنند. پس از آنها موبدان با جامه سپيد خود که نماد "وهومن" نيک انديشي است قرار دارند.
قبل از روشن شدن آتش موبدان و هفت امشاسپند در حاليکه دستان يکديگر را به نشانه اتحاد و همدلي گرفته دور هيمه بزرگ سه بار به نيت انديشه نيک، گفتار نيک و کردار نيک ميچرخند.
موبد خورشيديان در توضيح مراسم روشن کردن آتش ميگويد: «چرخيدن دور هيمه بزرگ قبل از روشن کردن آتش صورت ميگيرد تا معناي پرستش آتش را ندهد. در آتشکدهها نيز با ظهور زرتشت و به دستور ايشان يک طرف آتشکده بسته شد تا نتوان آتش را طواف کرد.»
سپس با زمزمه اوستا 7 امشاسپند و موبدان به همراه دختران که لباس سنتي و رنگارنگ زرتشتي را بر تن دارند، هيمه بزرگ را برافروخته و اين سپنته داده اهورايي را گرامي ميدارند. پس از ايشان ساير زرتشتيان با افروخته شدن آتش چنديدن بار "هَپي رو شاباش" ميگويند و همراه با پخش سرودهايي ملي در ستايش ايران و در توصيف جشن سده به رقص و شادي در اطراف آتش ميپردازند.
آتش مشعلها که براي برافروختن هيمه بزرگ به کار ميرود ترکيبي از 16 آتش است که از آتشکده ورهرام آورده ميشود. توران شهرياري درباره اين آتش مي گويد: «در قديم هر صنفي مثلا نانوا، مسگر، زرگر، آهنگر و غيره آتشي داشتند. هر کسبهاي براي خودش آتشي داست و اين 16 آتش هم در واقع نمادي از همکاري و همدلي است براي آنکه با کمک هم به سرافرازي برسند.»
براي برپايي جش سده دلايل و روايات مختلفي ذکر شده است. يکي از معروفترين و اصليترين اين روايات به تقويم ايراني باز ميگردد. در ايران قديم سال را به دو بخش تابستان بزرگ از ابتداي فروردين ماه تا ابتداي آبان و زمستان بزرگ که از ابتداي آبان تا آغاز بهار يعني هفت و پنج ماه تقسيم ميکردند.10 بهمن روز جشن سده مصادف است با 100 روز گذشته از آغاز زمستان يا از آبان که سده يا سته ناميده ميشود.
در گذشته، جشن سده در گستره پهناوري از آسياي كوچك (آناتولي) تا استان سينكيانگِ چين يعني در سرتاسر ايران بزرگ، در بين همه مردمان، فارغ از هر قوميت يا گرايش ديني رواج داشته و به مانند نوروز در روايتهاي مكتوب تاريخي به آن اشاره شده است.
امروزه، اين مراسم در استانهاي يزد، کرمان و در ميان پارسيان هند برگزار ميشود. همچنين روستانشينان شمال شرقي كشور (همچون آزادوَر و روستاهاي دشت جوين)، در بخشهايي از افغانستان و آسياي ميانه (با نام «خِـرپَـچار»)، در كردستان (پيرامون سليمانيه و اورامانات)، نواحي مركزي ايران (با نامهاي «هلههله»، «كُـرده»، «جشن چوپانان») و در ميان برخي روستانشينان و عشاير لرستان، كردستان وآذربايجان رواج دارد.
منبع : خبرگزاری میراث فرهنگی
0 نظر:
ارسال یک نظر